Donnerstag, 2. März 2017

oktobererklarung.persisch-gemeinsam.22017 – 1917 صدمین سالگشت انقلاب کبیرسوسیالیستی



اکتبر
در روسیه
بشریت نیازمند اکتبر نوینی است!
درهفت
م
نوامبر
(
1
)
1917
غرش
توپ
های ناوشکن آورا(
Aurora
)
برکاخ زمستانی تزار
محل
نشست دولت بورژوازی
دوران نوینی
را در تاریخ جهان به صدا درآورد:
عصرانقلابات پرولتری
تحت
رهبری پرولتاریا
علیه امپریالیسم!
طوفان
ی که
کارگران ودهقانان در
مقر
قدرت بورژوازی
همراه با غرش
توپ
های
<
آورا
>
بپا
کردند، هجومی
علیه پایه
های فئودال امپریالیسم روسیه بود. برای اولین بار در تاریخ
بشریت
،
مرکز
قدرت دولت بورژوازی
توس
ط یک قیام مسلحانه تحت رهبری حز
ب
کمونیست
بلشویکی،
درهم
شکسته میشد
و
حاکمیت
زحمتکشان،
دیکتاتوری پرولتاریا برقرار
میگردید. درنتیجه
انقلاب
اکتبر
در
روسیه
،
بر
خرابه
های مناسبات گذشته
و
درجنگ سخت داخلی علیه ارتجاع
ی که از طرف
دولت
های امپریالیستی
،
بشدت حمایت میشد،
اتحاد جماهیر
شوروی سوسیالیستی
م
تولد
شد
.
یک ششم کره زمین ازچنگال استثمارامپریالیستی آزاد شد
و سرخ شد
! ازهفتم نوامبر ستاره سرخ
بر
فراز کرملین به نشانه
رهائی و
راه انقلاب
جهانی پرولتاریائی برای تمامی فرودستان
،
استثمار
وسرکوب
شدگان روی زمین
به درخشش درآمد
، ستاره سرخی که راهنمای پارتیزانها و
ارتش
سرخ درنابودی فاشیسم هیتلری بود.
ستاره سرخ دهها سال بعد جلا و درخشش خود را با قدرت
گیری
کامل رویزیونیست
ها از دست
داد و
دیکتاتوری نوین بوروکرات
ها و تکنوکرات
ها جایگزین دیکتاتوری پرولتاریا گردید. ولی
این چرخش
نافی این حقیقت نیست
که
:
7
نوامبر
1917
برای تم
امی بشریت یک واقعه استثنائی
و برای آینده انسانیت یک تاریخ راهنماست.
بورژوازی همه
کشورها تمامی
ک
وشش خود را
بکار گرفته ومیگیرند
تا خاطره این روز
ب
زرگ پیروزمند پرولتاریای
روسیه را بدست فراموشی
بسپارند و مورد افتراء قراردهند
.
درمقابل
تمامی کار
گران آگاه به مناف
ع طبقاتی، و
زحمتکشان
که
دیگر وضعیت موجود
را
برنمی
تابند
،
بمناسبت صدمین سالگشت
انقلاب کبیر سوسیالیستی
اکتبر
این روز
را گرامی
داشته ومبارزات خود را علیه ب
ربریت امپریالیستی دوچندان می
کنند
.
آنها آموزش
های راهبردی
ان
قلاب اکتبر را اساس حرکت
خود قرار
داده وبا تکی
ه
به آنها این
دگرگونی
عظیم
را که توسط رویزیونیست
های ضدانقلابی به
کجراه کشانده شد، ارج نهاده
و راه
اکتبر را
ادامه می
دهند
.
انقلاب اکتبر
:
فراخوانی به قیام علیه وضع موجود
حال ببینیم وضعیت
جهان بویژه
روسیه
قبل از انقلاب اکتبر
چگونه بود؟
در این زمان جهان
امپ
ریالیسم
درگیر
یکی ازخونین
ترین جن
گهای تاریخ دنیا
،
جنگ جهانی اول ب
ود. جنگی که
بنام
دفاع از
„کشورپدری
،
„شرف
“ ،“
استقلال
ونیز بنام
خدا
،“
وغیره
توجیه میشد ولی
این جنگ
چیزی جزسلاخی
خلقها برای
تجدید
تقسیم
جدید
جهان
توسط قدرت
های بزرگ نبود. همه
جا
خلقها
غرق گرسنگی
، تباهی، مر
گ وآوارگی
وکشتارتوده
ای بودند،
تاثیر
تبلیغات
میهن
پرستانه
ـ
ناسیونالیستی بورژوازی درطول سالهای سخت جنگ
تاثیر خود را از دست
می
دادند. کارگران و
زحمتکشانی که بزور
به
لباس نظامی
ملبس شده
بودند هرچه بیشتربه این واقعیت پی می
ب
ردند،
که ازآنها بمثابه
گوشت
دم توپ
،
جهت برآورد منافع
آزمندانه
بورژوازی اس
تفاده می
شود
.
بلشویکها بیش از پیش
این واقعیت
مسلم را که: ج
نگ جاری جنگی امپریالیستی است در
مغز
زحمتکشان می
نشاندند واینکه
درهرکشورامپریالیس
ت
ی دشمن اصلی
،
بورژوازی خودی است و
کسی که خواهان صلح است باید قبل از
هرچیز علیه بورژوازی خودی مبارزه نم
اید، اسلحه را
بطرف او
نشانه رفته وقدرت بورژوازی ر
ا دریک انقلاب مسلحانه درهم شکند واینکه
تنها راه
تامین
صلحی عادلانه وپا
یدار انقلاب است و
هرچیزی غیر
از
ا
ین
،
حرفی پوچ
ومهمل
ی
رفرمیستی
است.
انقلاب اکتبر
بعداز
سرنگ
ونی تزار و
دولت
ه
شت
ماهه
بورژوازی کرنسکی(
Kerenski
)را
سرنگون کرد، دولتی که بعد ازکسب قدرت به شرکت روسیه درسلاخی جهانی تحت نام دفاع
ازانقلاب هم
چنان پایبند بود.
اولین فرمان
قدرت
شوراها
ی نوین،“ مصوبه
در
باره صلح“ بود که درآن پایان جنگ را از
طرف روسیه بعنوان یکی ازطرفین درگیری
اعلام می
کرد و
کارگران وزحمتکشان تمامی ملل
درجبهه
ها
ی جنگ
را
به
قطع
عملیات نظامی
و برادری
فرا
ی سنگرهای جنگ دعوت می
نمود و
تمامی قرارداد
های محرمانه تزارها و بورژوازی روسیه
ر
ا با همه
قدرت
های امپریالیستی
علنی
ونیز
دولت
های بورژوازی درگیر جنگ را به ترک مخاصم
ه وآغاز فوری مذاکرات
بدون
هیچگونه الحاق
طلبی فرا می
خواند.
انقلاب در روسیه به تمامی سربازان کشورها
ی
دیگرنشان
داد
: صلح ازکانال انقلاب علیه بورژوازی خودی امکان
پذیر است.
انقلاب اکتبرفراخوانی به
صلح
، فراخوانی برای انقلاب مسلحانه علیه وضع موجود
بود
.
کارگران
وزحمتکشان
امروز
درسال
2017
با چه وضعیتی روبرو
هستند
؟
امروزه درتمامی نقاط جهان
بن
ام آزادی، دمکراسی و
حفاظت ازشیوه زندگی غربی،
بنام استقلال،
به بهانه مبارزه علیه تروریسم، بنام خدا وغیره
جنگ
های استعماری درجریان است
. قدرت
تخریبی اسلحه
ها
ی
ی که امروزه بکار گرفت
ه می
شوند چندین برابرصد سال پیش است و میلیونها
انسان را مجبور به ترک خانه وک
ا
شانه
شان کرد
ه
است. دریکطرف سرمایه هنگفتی از
کالا انباشت
شده
است که توسط
زحمتکشان تولید می
شود، و در طرف دیگرهمانند گذشته
سرنوشت“ اجتناب
ناپذیر، گرسنگی و
فقر
میلیاردها انسان را درخو
د تنیده
است، درحالیکه کمتر از
یک درصد از
جمعیت کل جهان بیش ازنیمی از
مجموع ثروت را صاحب است
. اضافه برآن
نابودی جابرانه
شرایط زندگی و
تخریب
محیط زیست
که مسبب واقعی آن
تولید
بی
رحمانه
سرمایه
داری
است
،
بشدت ادامه دارد .
این وضعیت دلیل کافی ب
رای استثمار
شدگان
و
س
ر
کوب
شدگان است که امروزبیش از
گذشته
به
ندای انقلاب اکتبرجواب دهند:علیه وضع مو
جود ب
پاخیزید!
چون
تغییرات واقعی
تنها از طریق
انقلاب پرولتاریائی
امکان
پذیر است
.
انقلاب اکتبر: تمامی حقوق به کارگران وزحمتکشان
نظام شوروی حداکثر دمکراتیسم برای کارگران ودهقانان ا
ست و درعین حال دال بر گسست
با دمکراتیسم
بورژوا
ئی
وپیدایش طراز نوین جهانی تاریخی دمکراسی یعنی دمکراسی
پرولتری یا دیکتاتوری پرولت
ار
یا
است. بگذار سگان وخوکان بورژوا
زی محتضر
ودمکراسی
خرده بورژوا
ئی که از دنب
ال این بو
رژوا
زی میرود بخاطر ناکامی
ها و اشتباهات مرتکب
ه در ام
ر
ساختمان نظام شوروی ما بارانی ازلعنت ودشنام بر سر ما
ببارند. ما دقیقه
ای
فراموش نمی
کنیم که ناکامی
مگر می
ً
زیاد بود وزیاد است و اصولا
ً
ها واشتباهات ما واقعا
شود که درچنین
امر تازه
ای که برای تاریخ جهان تازه است یعنی در امر ایجاد تراز تاکنون نادیده
سازمان
دولتی بدون ناکامی واشتباه عمل کرد! ما پیوسته در را اصلاح ناکامی
ها و اشتباهات خودمان و
بهبود انطباق عملی اصول شوروی، انطباقی که بسیار وبسیار از حد کمال دور است، مبارزه
خواهیم کرد. ولی ما حق داریم بخود ببالیم و می
بالیم که سعادت شروع ساختمان دولت شو
روی
و بد
ینوسیله شروع دوران نوین در
تاریخ جهان، دوران سلطه طبقه نوین که در کلیه کشورهای
سرمایه
داری ستمکش است و همه جا بسوی ز
ندگی نوین، بسوی پیروزی بر بورژوا
زی بسوی
دیکتاتوری پرولتاریا، بسوی خلاصی انسانیت از یوغ سرمایه و جنگ
های امپریالیستی گام
برمیدارد، نصی
ب ما شده
است
„.
(
2
)
اولین فرمان
حاکمیت
شوراها سلب
مالکیت از سرمایه
بزرگ و زمینداران
کلان
بود. دیکتاتوری
پرولتاری تولید اجتماعی را بدست گرفت، وعلیه نظام استثماری کهن
نشانه رفت و کوشش
های
کودتا
گرانه
حامیان
نظم گذشته را
سرسختانه
و
با خشونت
سرکوب کرد.
دیکتاتور
ی
پرولتاریا همزمان دمکراسی وسیعی
را برای زحمتکشان تامین نمود. آنها خود را در
شوراهای کارگران، سربا
زان ودهقانان سازماندهی نمودندو
ساختم
ان
کشور
را تحت شرایط سخت
جنگ داخلی ومداخله نظام
ی امپریالیست
ها آغازکردند
.
سازماندهی دمکراتیک و اشتراکی
انسانهای کارکن در تما
می سطوح جامعه و مداخله
مستقیم
آنها
در
سازماندهی
تولید وتغییر انقلابی و
دمکرا
تیک جامعه، برابری زنان و مبارزه
علیه
پدر
سالاری
(
Patri
a
chat
)
، حق داشتن
شش ساعت
کار
در روز، امنیت کاری، مرخصی کافی، امکانات
تفریحی واستراحت، تحصیلات
تخصصی
وشایس
ته، داد
گستری
مردمی، ه
نربرای
همه،
تامین
حقوق کودکان
و
تربیت جمعی
آنها، رفع نیازهای پزشکی، اجتماعی کردن کار خانگی، دامن
زدن به بحث
های دمکراتیک سیاسی و اجتماعی
ـ
درست در سالهای
1930
اتحاد
جماهیر
شوروی
سوسیالیستی دربرآورد
مسائل
ضروری
روز
جامعه
،
کشورهای پیشرفته سرمایه
داری
را پش
ت
سر گذاشت
ه بود
.
تامین احتیاجات مادی و معنوی انسانهای زحمتکش
ـ
هدف اساسی در سیاست بو
د. طبیعی است
که عقب
ماندگی کشور
روسیه نمی
توانست ب
ا یک ضربه
از میان برداشته شود، بعنوان مثال مسئ
له
مسکن در سال
1930
هنوز یک مشکل
بزرگ بود. ولی سرعت توسعه، و
راندمان سازندگی
،
سطح
بالای
زندگی تا کنونی انسانها
،
برتری جامعه سوسیالیستی را
اثبات می
کند.
بورژوازی
درتبلیغات نفرت
انگیزش
علیه سوسیالیسم در
شوروی
درست این دست
آوردها
را
پنهان نگه
میدارد
چون برای آنها جوابی ندارد. بهمین دلیل
و
ظیفه دوچندانی در
مقابل
کمونیست
ها
قرار می
گ
یرد که دانش
های بدست
آمده در باره
قدرت
سازندگی و تجارب گوناگون
حاصل
ازآنرا
در راه ای
جاد یک جامعه نو
ین دراختیار توده
ها قراردهند
.
کارگران وزحمتکشان در جامعه کنونی سرمایه
داری بهیچ
وجه
به آنچه هست
راضی نیستند
، و
در راه پیدا
کردن بدیل،
با
انبوهی ازتحریکات ر
سانه
ای وتبلیغات ب
ورژوازی روبرویند
که مغز
وقلب آنها
را
پوک
و کدر
کرده
است
.
بهمین خاطرضرو
رت بحث در باره انقلاب روسیه وتبیین
تجارب آن چه مثبت ویا منفی، بر
ا
ی ایجاد یک جامعه نوین
کمال اهمیت را دارد.
انقلاب
اکتبر: برابری کامل تمامی ملل
انقلاب اکتبردرروسیه که
زن
دان
خلقها
بود، برای
رهائی ملت
های دربند،
انترناسیونالیسم پرولتاریا
ئی
را جایگزین ملی
گرائی
وعظمت
طلبی
بورژوازی
نمود
و بدینگونه یک تغییردورانساز را
آغاز
کرد
. درست دراولین روز
انق
لاب „حق برابر
برای تمامی ملل
“ وحق ملت
ها „برای تعی
ی
ن
سرنوشت
خویش
تا حق جدائی“ اعلام
شد. اتحادشوروی اولین کشوری
بود که درآن خلق
ها
با
انتخاب
ی
آزادانه
در یک اتحادیه جمهوری
های متساوی
الحقوق
و نواحی خود
مختار
درکنار هم
قرار
گرفتند. فنلاند
دریک همه
پرسی
همگانی
به جدائی دولتی رای داد و دولت بلشویکی هم آنرا
بدون اما واگر پذیرفت
. در زندگی روزانه
هم
تمامی ملت
ها
در استفاده اززبان وفرهنگ
خودی
آزاد بودند و
با راسیسم، عظمت
طلبی و
یهودی
ستیزی فعالانه مبارزه می
شد
. انقلاب اکتبر در
عمل
بربریت امپریالیسم است. انقلاب
نشان داد کھ سوسیالیسم تنھا بدیل واقعی راسیسم ـ شووینیسم و
اکتبراثبات کرد کھ حل واقعی مسئلھ ملی تنھا از طریق انقلاب پرولتری امکانپذیر است. او
حق تساوی ملل تا زمانیکھ سرمایھ حاکم است وتا زمانیکھ مالکیت
ھمچنین نشان داد کھ
خصوصی بر ابزار تولید بر قرار است وتا زمانیکھ طبقات وجوددارند. نمیتواند تضمین گردد،
ای کارگرملیتھای مختلف، تا
تساوی ملل ھمانقدر امکان ناپذیر است، مانند ھمکاری تودھھ
زمانیکھ قدرت سرمایھ برقرار است، و بر سر مالکیت بر ابزار تولید مبارزه در جریان
یک تجربھ روزآمد ومھم دیگرانقلاب اکتبر این است کھ مبارزه رھائی بخش ملی زمانی
)
3
(
است
بھ رھائی واقعی منتھی خواھد شد کھ ھدایت سیاسی آن دردست طبقھ کارگر باشد، درغیراین
صورت سپردن قدم بھ قدم دستآوردھای مبارزاتی بھ بورژوازی اجتنابناپذیر خواھد بود. تکامل
قرن گذشتھ کشورھای آفریقا، آمریکای لاتین و آسیا و رھائی آنھا ازسلطھ
70
60
50
سالھای
اثبات نمود، و بار دیگربا توجھ بھ مبارزات گسترده ملی
ً
امپریالیسم این حقیقت را کاملا
روزآمد شدھا ست.
ً
در جھان مسئلھای کاملا
انقلاب اکتبر: روشنگری بجای ارتجاع مذھبی
دین آه انسان نا امید، قلب دنیای بی قلب، احساس شرایط بیروح است، دین افیون مردم
از طرف بورژوازی ھمانند گذشتھ با مھارت علیھ طبقھکارگر وخلقھا بکار گرفتھ
) کھ
4
(„
است
میشود وآنھا را توسط دین ومذاھب علیھ ھمدیگرتحریک میکنند. امروزه گروھھای متعصب
die
) الشباب(
Al Qaida
) القاعده(
Taliban
)، طالبان(
IS
مذھبی اسلامی، ماننددولت اسلامی(
J) وغیره توسط امپریالیستھای گوناگون بعنوان „دشمن بشریت“، „دشمن ارزشھای
ugend
شیوه زندگی وفرھنگ معرفی میشوند. تمامی امپریالیستھا چھ غربی وچھ شرقی
انسانی(غربی)
جنگھایشان را بخاطرتقسیم مجددجھان بنام مبارزه با “ تروریستھای ضد بشراسلامی“ بھ پیش
میبرند. درحالیکھ این سازمانھا درنھایت محصول سیاستھای امپریالیستی ھستند کھ خلقھا را بھ
انقیاد کشیده ودر رقابت با دیگر امپریالیستھا سازمانھای مذھبی ـ ملی“ آزادیبخش میسازند ویا
مورد پشتیبانی قرارمیدھند. بعنوان مثال القاعده ازجملھ این سازمانھاست کھ ھنگام اشغال
ساختھ و پرداختھ
)
CIA
افغانستان توسط سوسیال امپریالیسم روس، توسط امپریالیسم آمریکا وسیا(
شد. دولت اسلامی کھ امروزبعنوان یک سازمان اھریمنی تبلیغ میشود در طول اشغال عراق
توسط امپریالیستھای غربی شکل گرفت، وفرق ترورآن با ترورامپریالیستھا تنھا در بکارگیری
ابزار تروراست .دین و تعلق مذھبی یک عامل پیوند مبارزاتی علیھ اشغالگری، انقیاد و بردگی
“ اگر
درآن انسانھای نا امید خود را باز می-یابند
کھ „
دین احساس دنیای بیقلب است
„.
است
توسط امپریالیستھا بعنوان ابزارکارساختھ وپرداختھ
ً
درابتدا چنینسازمانھای مذھبی مستقیما
میشوند، زمانی ھم خود را ازکنترل مستقیم خارج میکنند. واگرھم تحت کنترل مستقیم نباشند از
آنھا استفاده ابزاری برای دست زدن بھ جنگھای غارتگرانھ نواستعماری میکنند، ھمانطوریکھ
اکنون درسوریھ، عراق، مالی، کنیا وغیره ازاین گروھھا بھره برداری میکنند.
بعبارت دیگر مبارزه امپریالیستھا علیھ تعصبگرائی مذھبی، چیزی جز عوامفریبی نیست.
انقلاب اکتبر درعمل نشان داد، کھ چگونھ میتوان علیھ ارتجاع مذھبی مبارزه کرد. دولت
پرولتاریائی بعد ازانقلاب اکتبر دین را بمثابھ امری خصوصی اعلام کرد و تبلیغات روشنگرانھ
علیھ عملکرد واقعی دین سازماندھی نمود وبا نھادھای مذھبی فعالانھ مبارزه کرد و ازطرف دیگر
کوشش نمود از درگیری وسرکوب مذاھب مختلف علیھ یکدیگر جلوگیری نماید وبدین سان از
دعواھای مذھبی کھ مانعی برای ھمزیستی مسالمتآمیزخلقھا بود اجتناب گردید. ھمانطور کھ
انقلاب اکتبر
ثابت نمود
،
حل واقعی مسئله ملی توسط ا
نقلاب برهبری پرولتاریا میسر
است، در
مورد
مسئله مذهب
هم جدائی وا
قعی دین از
دولت را عملی کرد که تا آنموقع هیچ دولت
بورژوائی
موفق به این کار نشده
بود چون این عمل با نظام استثماریش در تضاد
است
. دولت بورژوازی
مذهب را بمثابه امر خصوصی فرد تعریف نمود
.
مذهب یا بی
حقوقی زنان یا ستمگری نسب
ت
به ملیت
های غیر روس و نابرابری
حقوق
ی آنها را در نظر بگیرید. همه ا
ینها مسائل مربوط به
انقلاب بورژا
دمکراتیک است فرومایگان دمکراسی خرد
ه
بورژوا
زی هشت ماه درباره این
مطالب پرگوئی می
کردند، حتی یک کشور راقی جهانی نیست
که این مسائل در آن در جهت
بورژوا
دمکراتیک تا آخر حل شده باشد. در کشور ما این م
سائل بوسیله قانون
گذاری انقلاب
اکتبر تا آخر حل شده
است. ما با مذهب
چنانچه که باید وشاید مبارزه کرده
ایم ومی
کنیم.
(
5
.)
انقلاب اکتبر: نقش تعیین
کننده حزب بلشویکی
ب
رای اینکه بربریت امپریالیستی از
نظر
تاریخی دفن شود
، تحقق انقلاب پرولتری
وبنای ساختمان
سوسیالیس
م
ضروری است، امروزه
ً
امری کاملا
مهمترین وظی
فه، ایجاد
یک حزب واقعی
مارکسیست
لنینیستی ودر
حقیقت بلشویکی است که بتواند کارگران وزحمتکشان را تحت
رهبری خویش متحد نماید. پیش شرط اساسی انقلاب اکتبراین امر مهم بود که
طبقه کارگر
در این
انقلاب
توسط
ح
زبی کمونیستی رهبری
می
شد
.
تنها حزبی مانند بلشویکی به اندازه کافی
جسور
،
قادر بود مر
دم را به حمله نهائی رهبری نماید،
حزبی
باندازه کافی
با تدبیر و هشیار
که
تمام قله
های
سر راه را دور بزند
تنها چنین حزبی می
تو
انست با مهارت لازم جنبش
های
گونا
گون را در یک جریان واحد متحد نم
اید، جنبش دمکراتیک عمومی برای صلح، جنبش
د
مکراتیک دهقانی برای تصرف زمین از
زمینداران، جنبش
رهائی
بخش خلقهای تحت
ستم جهت
کسب برابری ملی
و جنبش سوسیالیستی پرولتاریا برای سرنگونی بورژوازی و برقراری
دیکتاتور
ی پرولتار
یا
„.
(
6
)
طبیعی است که چنین حزبی در
اکتبر
1917
ا
زآسمان نازل نشد
. این حزب درنبردی بین
المللی
علیه رفرمیسم
، آشتی
طبقاتی و
تکیه زنندگان بر
سنت فرصت
طلبی پارلمانتاریسم انترناسیونال
دوم، بع
نوان پیشاهنگ طبقه
کارگر
ایجاد شد
. این حزب
درانقلاب
،
در
مبارزه طبقه کارگر
در
روسیه تکامل
یافت
وآبدیده گردید
.
این حزب حاصل کار
آگاهانه مارکسیست
ها
ی
بود که جنبش
کارگری را با سوسیالیسم علمی تلفیق نمودند. این حزب جائی
بنا شد که طبقه کارگر درآنجا
حیات داشت
: در تولید ودر
کارخانجات،
ساختار سازمانی آن درسلولهای کارگاهای ت
ولیدی مستقر
بود، آنطوری که
شایسته یک حزب طبقه
کارگر است. این حزب
میل
یونها ت
وده کارگر را با تئوری
انقلابی و
علمی مارکسیستی مسلح نم
ود و به مواضع انقلابی هدایت کرد. این حزب
با یک خط
سیاسی روشن توانست
هماهنگ با
نبض
توده
ها آنها را همواره در
انقلاب وساختمان سوسیالیسم
برهبری دیکتاتوری پرولتاریا بدرستی راهنمائی کرده و
خود را با آنه
ً
ا کاملا
پیوند زند.
امروز در
صدمین سالگشت
انقلاب اکتبر، فقدان احزابی که درون طبقه
کارگر پایه داشته
ب
اشند و
لازمه
پیروزی انقلاب جهانی پرولتاریائی
است
،
کاملا مشهود است. امر آزادی پرولتاریا تمامی
مارکسیست
لنینیست
ها را
در سرتاسر جهان
در برابراین وظیفه
مبرم
قرار می
دهد
،
از آنجائیکه
چ
نین احزابی موجود نیستند ویا اگر
ضعیف
ً
هستند نسبتا
اند احزابی از نوع بلشویکی لنین واستالین
بنا نمایند. هم
اکنون نیزاحزاب کمونیست ضروری
اند برای اینکه
بتوان
با هیاهوی ایدئولو
ژیک
بورژوازی
پایان کمونیسم
“ مقابله نمود
، توده
های کارگر وز
حمتکش را
به نفع کمونیسم جلب
کرد
و برای اکتبر جدیدی به پیش رفت
!
ضعف جنبش مارکسیست
لنینیستی باعث شده
است که
جوانان
زیادی
که „
جویای دنیای دیگری
هستند، امید خود را درجنبش
های ملی
ـ
بورژوا
ئ
ی جستجو ن
مایند،
بخشی ه
م حتی
سوسیالیسم
قرن
21
را
بنام دین
موعظه می
کن
ند، و آنهائی
هم
که تمامی امید خود را جهت نابودی
سرمایه
داری
از دست داده
اند
،
بنام دمکراسی، حقوق بشر
و
ارزشهای غربی ب
دنبال امپریالیست
های خودی لنگ لنگان
روانند.
از طرف دیگر: آز آنجائیکه امپریالیسم بیش از گذ
شته، جهانی
عمل می
کند و سرمایه مالی بیش
از گذشت
ه گسترش جهانی یافته است
و تعرض امپریالیست
ها علیه طبقه کارگرو خلقهای تحت
ستم
دایم در
حال
افزایش است
، شرایط عینی جهت اتحاد توده
های کارگر وزحمتکش با خواهران و
برادران هم
طبقاتیشان فرای مرز
های ملی ودولتی
بیش از گذشته فراهم است.
امروزه
آنچه که به
شرایط عینی س
وسیالیسم وکمونیسم مربوط می
شود،
این درک
قوت می
گیرد که
درجهان امروز
بطور
عینی این امکان وجو
د دارد که یک اقتصاد واحد
جهانی بوجود آید، که درآن تمامی انسانها
برپایه استعداد
هایشان سهم خود را ادا
نمایند و همگی بنا به
احتیاجشان ازثروت فراهم شده بهره
مند
گردنند.
ما باید تنها ازصاحبان ابزار تولید سلب
مالکیت نمائیم و در ا
ختیار جامعه که صاحب
اصلی آن
است
قرار دهیم .
ما باید تمامی ابزار تولید کلیدی
را
اشتراکی کرده واستثماررا ناممکن
گردانیم. خلاصه اینکه: ا
ستثمارشدگان وسرکوب
شدگان
کاری
را
که از انقلاب اکتبر آغاز شد
سرم
شق قرار
داده
ومبارزه را ادامه دهند.
با وجود ای
نکه شرایط عینی برای انقلاب مناسب
است،
ولی اکثریت بزرگی ازتوده
های کارگر و
زحمتکش
طبق منافع خود عمل نمی
کنند،
بنابراین وظیفه
کمونیست
هاست که عنصر ذهنی را به سطح امکانات عینی ارتقاء دهند. در تمامی کشور
ها
باید
مار
کسیست
ـ
لنینیست
ها
و
هم
چنین سازمانها
،
پیگیرانه در
جهت ایجاد احزاب کمونیستی حرکت
نمایند
و با تبلیغ و ترویج خستگی
ناپذیر کارگران و زحمتکشان را تحت
پرچم کمونیستی متحد
کرده و در زمینه بین
المللی برای اتحاد تمامی نیروهای انقلابی براساس یک منشور
مارکسیستی
ـ
لنینی
ستی مبارزه نمایند! این وظیفه اساسی و مبرم روز است! بموازات آن یگانه
کردن مبارزات
عملی
سازمانهای انقلابی و
ضروری است. یکی از ظرف
ً
کمونیستی کاملا
های
عملی
همکاری
در شرایط کنونی
سازمانه
ای مارکسیستی
لنینیستی، تشکل
های
انقلابی واحزاب
(
ICOR
)
<
هماهنگی بین
المللی
احزاب وسازمانهای انقلابی
است که در سال
2010
سیس شده
ً
تا
است.
بربریت امپریالیستی با اکتبر نوینی بزباله
دان تاریخ
انداخته
خواهد شد.
آموزش
های
اکتبر!
بدیل موجود همانند گذشته
:
سوسیالیسم یا سقوط دربربریت
است
! ازپیروزی انقلاب اکتبر
درسال
1917
تا کنون تغییرا
ت زیادی صورت گرفته است. امپریالیسم ب
ا وجود شکست دراکتبر
سرخ و
پیروزی خلقها
در جنگ جهانی دوم درهم شکسته نشد
. با از دست رفتن دست
آوردهای
انقلاب
،
رویزیونیست
ها
،
تکنوکرات
ها وبوروکرات
ها
ی بورژوا شده در کشورهای سابق شوروی
و دمکراسی
های خلقی، از جمله چین
،
قدرت ر
ا دوباره بدست
گرفتند
.
امروزه هیچ کشوری که
بتوان نام سوسیالیستی و یا حاکمیت خلقی بر آن نهاد
،
موجود نیست. سرمایه
داری همانند قبل از
جنگ جهانی اول دوباره در تمامی جهان حاکم است واین نظام
خود را
از آنچه که تصور
میشد
مقاوم و
جان
سخت
ترنشان داده
است. تجارب صدسال ا
خیرحاکی از
آن است
که چیرگی بر
سرمایه
خیالی خام است
ً
داری امپریالیستی از طریق اصلاحات کاملا
، بورژوازی
اگر قدرت خود را
درخطر ببیند بھ فاشیسم متوسل میشود. گسترش شعاع عمل و جھانی شدن سرمایھ در صد سال
اخیر بطورچشمگیری افزایش یافتھ وانحصار بیاندازه منسجمترشده است ولی ماھیت امپریالیسم
و روز بروز شدت مییابند. مثل
تغییری نکردھاست. تضادھای اصلی نظام ھمچنان تاثیر گذارند
سابق دولتھای ملی شکل اصلی سازماندھی جوامع سرمایھداریاند. ھمانند گذشتھ سرمایھ
انحصاری جھانی تعیین کننده دربخش صنعت، کشاورزی ویا خدمات است. ھمانند گذشتھ
انحصارھای مختلف برای دستیابی بھ بازار امپریالیستی مشغول رقابتاند. مثل گذشتھ یکایک
ای مختلف جھت پیشبرد منافع بورژوازی خودی درحال رقابت با
کشورھای امپریالیستی درائتلافھ
ای بزرگ بخاطر تحمیل برتری خود بر جھان درحال جدالند. مثل
یکدیگرند، ھمانند گذشتھ قدرتھ
گذشتھ ما دردوران امپریالیسم کھ تنھا بدیل آن انقلاب جھانی پرولتری یعنی سوسیالیسم است
زندگی میکنیم. امپریالیسم یعنی راسیسم، عظمتطلبی و ارتجاع و مردسالاری، استثمار بیرحمانھ
وغارت طبیعت. امپریالیسم یعنی بیآیندگی برای جوانان زحمتکش، چپاول بی حد و مرزطبیعت
وطمع کسب سود مافوق کھ باعث تخریب محیط زیست شده وجھان را بھ مرز
تغییرات جوی فاجعھباری کشاندھاست. تمامی اینھا نشان میدھد: امپریالیسم بربریت است
واگرازطریق یک انقلاب تحت رھبری پرولتاریا ازآن جلوگیری نشود جھان را بھ بربریت سوق
خواھد داد. انقلاب اکتبرعلیھ تمامیت نظام امپریالیستی و تنھا بدیل بربریت آن است. انقلاب
برھبری پرولتاریا و ساختمان سوسیالیسم انتخاب ماست. این واقعیتھا میبایست درصدمین
سالگشت انقلاب اکتبر درمرکز تبلیغات ما قرار گیرد و برای آنھا مبارزه شود. ما را موظف
میکند ھرچھ بیشترمصمم، آگاه ومتشکل
مبارزه نمائیم!
پیش بسوی مبارزه سوسیالیستی علیھ بربریت امپریالیستی! – با نمونھ بلشویکی احزاب
کمونیستی را سازماندھی کنیم! – پیش بسوی اکتبری جدید! – پیش بسوی انقلاب سوسیالیستی
جھانی – یا انقلاب اکتبر نوینی یا سقوط در بربریت امپریالیستی!
3
/
3
/
2
وین 017
کره زمین سرخ خواھد شد!
درج،چاپ ونشراین مقاله با ذکرنام ومنبع آن آزاد است!
پی
نویس
ها
:
اکتبر آغاز شد ، کھ برابر ھفتم نوامبردر تقویم جدید است.
52
طبق تاریخ قدیم روسی انقلاب در
1
43
53
،
1
2
19
، ص.
33
– لنین“ بمناسبت چھارمین سالگشت انقلاب اکتبر“ مجموعھ آثار، جلد.
2
1921
، 33
ص.
5
„مجموعھ آثار،جلد.
– استالین“ دھمین کنگره حزب کمونیست روسیھ(بلشویکی)
3
مارکس“ نقد فلسفه حقوق هگل“
مجموعه آثار
1
،
ص.
8،188
لنین“ بمناسبت چه
ارمین سالگشت
انقلاب اکتبر“ مجموعه آثار، جلد

، ص.

،
191
1
9
3
8
.26
6
1
5
استالین “ تاریخ حزب کمونیست شوروی)بلشویکی( مجموعھ آثار، جلد
Bolschewistische Partei (Nordkurdistan/Türkei)
BP (KK/T)
mail@bolsevikparti.org
Initiative für
den Aufbau einer Revolutionär-kommunistischen Partei
Österreich
IA*RKP
ia.rkp2017@yahoo.com
Kommunistische
Aktion-Marxistisch-Leninistisch
Österreich
KOMAK
ML
komakml@gmail.com
Trotz alledem!
(Deutschland)
TA
trotzalledem1.m

Keine Kommentare:

Kommentar veröffentlichen